روز پرستار
پنجم جمادیالاولی سال پنجم هجرت، مطابق با 627 میلادی، دختر فاطمه علیهاالسلام متولدشد. مادر، سومین فرزند خود را به دنیا آورد، و پدر نیز خود را به زینت «زینب» آراست.(مبارک باد)
این روز را روز پرستار نامیده اند و علت آن است که حضرت زینب پرستاری امام زمانش حضرت سجاد علیه السلام و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را بر عهده داشت، و ضمن انجام رسالت مهم و تبلیغ نهضت حسینی ، از پرستاری بیمار کربلا ، با تحمل آن همه سختیها و ناملایمات غافل نبود.
رسم خانواده علی(ع) و زهرا(ع) این بود که نامگذاری نوزاد خود را بهبزرگِ خانواده واگذار میکردند، امّا وقتی این نوزاد زهرا چشم بهجهان گشود، بزرگ خانواده یعنی پیغمبر(ص) در مسافرت بود، و آنان چند روزی صبر کردند تا پیامبر از مسافرت آمد، و همین که مژده ولادت دختر فاطمه(ع) را شنید، در اولین فرصت به خانه فاطمه(ع) رفت، و نوزاد را طلب نمود و او را در آغوش خود فشرد و بوسهها به گونهاش افکند. و نام کودک را زینب نهاد.
کلمه «زینب» از دو بخش «زین» یعنی زینت و «اَب» یعنی پدر ترکیب یافته است، و زینب یعنی زینت بابا.
امام سجاد (ع):«اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید که تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى که بشرى تو را تفهیم ننموده است». کرا
ازکرامات حضرت به غیر شیعه
به عنوان مثال شبلنجى یکى از علماى اهل تسنّن در نورالابصار می نویسد:
«شیخ عبدالرحمن اجهورى مقرى در کتابش مشارق الانوار می گوید: در سال هزار و صد و هفتاد دجار مشکلى بسیار سختى شدم و به روضه (قبر مطهر و نوراین) حضرت زینب علیها السلام متوسل شدم و قصیده اى در مدح آن حضرت سرودم که مطلع آن چنین بود:
آلِ طاها لَکُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لا سِواکُمْ بِما لَکُمْ آلآء
و خدا به برکت آن بانوى گرامى مشکل مرا حل کرد.
شهادت آن حضرت:
حضرت زینب سلام ا... علیها، شیرزن دشت کربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى که به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، شهادت رسیده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گردید.
مزار ملکوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اینک زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام مى باشد.
زن مگو ، مرد آفرین روزگار .
زن مگو، بنت الجلال ، اخت الوقار .
زن مگو، کمتر کنیزش حورعین .
زن مگو، دخت امیر المومنین
حضرت زینب علیه السلام مظهر صفات اخلاقی
سید عبدالحسین شرف الدین که از مفاخر اسلام محسوب می شود درباره ایشان می گوید:" بزرگوارتر از نظر اخلاق ، مثل حضرت زینب دیده نشده است. خشم و غضب بر او چیره نشد واز مقامش کم نکرد . و هیچ عالمی بر حلم و صبرش غالب نگشت . درتیزهوشی و صفای باطن و قوت دل و اطمینان قلب ، آیتی از آیات خدا بود ."
محمد غالب شافعی مصری می نویسد :" یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از مهمترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوا و آینه سرتا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی ابن ابیطالب می باشد. که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از سینه علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بصیرت و تدبیر در امور، در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود . شب ها در حال و عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزگاری معروف بود. "
مقام عملی حضرت زینب علیها السلام
از جمله صفات حضرت زنیب سلام الله علیها ، این است که خواهان عالم کردن مردم بود و آنان را از جهل بر حذر می داشت ، حضرت در زمان اقامت پدر بزرگوارش در کوفه برای زنان ، مجلس تفسیر قرآن داشت. و نیز قدرت و علم پاسخ گویی به سئوالات دینی مردم را داشت . در زمان بیماری حضرت زین العابدین علیه السلام مردم مرجعی جز حضرت زینب نداشتند ، لذا افتخار نیابت خاصه امام حسین (ع) نصیب ایشان گردید و به سئوالات مردم پاسخ می داد. از شیخ صدوق روایت شده که حضرت زینب (س) ، نایب خاص امام حسین بود و مردم در رابطه با مسائل حلال و حرام به آن حضرت مراجعه می نمودند تا زمانی که امام سجاد علیه السلام از بیماری شفا یافت
السلام علیک یا صاحب الزمان
برای تعجیل در ظهور اقا صلوات
بنام قادر متعال
این روزها صحبت از پیروزی حزب الله نقل خیلی از مجالس شده.
ودر تایید اونها به ایاتی چون 1- ( فإنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون )و
2- ( الا ان حزب الله هم المفلحون) استناد میشود .
به نظر شما بهتر نیست ببینیم در قران در زمینه حزب الله چه گفته میشود؟
اولا در قران تنها این دو ایه است که کلمه حزب الله را دارد وما ایه ای که باکلمه
الا با این عنوان شروع شود ( ألا إنَّّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبُون ) نداریم.
ثانیا در قران در مقابل این کلمه ؛کلمه حزب الشیطان را داریم .
ثالثا دو ایه فوق در سوره مائده ایه 56 و سوره مجادله ایه 22می باشد .
اما اصل مطلب این که با توجه به توضیحات تفسیر نمونه مهمترین مشخه حزب الله
سه چیز است یک ودو" حب فی الله و بغض فی الله " اما سومی که بسیار مهم است
"ولایت اولیای حق را پذیرفتن"که همان ولایت مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام
را داشتن است.
در مقابل حزب الشیطان که از مشخصات انها عبارت است از"نفاق ؛دشمنی با حق
وفراموشی یاد خدا و نیرنگ وقسم دروغ خوردن " اما سرنوشت انها را خداوندمتعال
در ایه19 ازسوره مجادله چنین میفرماید: ( الا ان حزب الشیطان هم خاسرون ).
در نتیجه سرنوشت حزب الله پیروزی ورستگاری است و سرنوشت حزب الشیطان
خسران وزیانکاری است.
حالا که این طوره بگذارید بخاطر پیروزی حزب الله کامتان را با یک حدیث در پایان
عرا یضم شیرین کنم.
این حدیث در تفسیر نمونه در ذیل ایه 22 امده که من انرا خلاصه میکنم : پیامبر اعظم (ص)
به سلمان گفت : این (اشاره به حضرت علی فرمود) وحزب او "هم المفلحون" یعنی علی (ع)
و حزبش (شیعیان حضرت ) انها رستگار(و پیروزاند) *1
انشا الله همگی با عنوان حزب اللهی محشور شویم.
خداوندا توفیق حب و بغض بخاطر خودت را وولایت اهل بیت را نصیبمان بگردان.
*1 - فلاح ؛ همراه با پیروزی و غلبه بر دشمن است که مفهومی عمیقتر از مفهوم
"غلبه وپیروزی "داردچرا که وصول به هدف را نیز مشخص می کند.
با سلام
گاهی اوقات شاهد هستیم که کودک بخاطر شناخت خود یا از روی کنجکاوی و یا بخاطرعادتاعضائ تناسلی خود را لمس می کندودر بعض مواقع این کار او
زمان قابل توجهی را بخوداختصاص می دهد .
عکس العمل شما در این مواقع چه می باشد؟ ودر مورد این مساله چه نظری خواهید داشت؟.
ایا بقول بعضی روانشناسان تسلیم غرب ؛بگذاریم تا او این کار راادامه دهدکه مبادا در ذهنش تابویی بنام گناه وپلید بودن شکل گیرد ؛تا اینکه فردا در هنگام جوانی هنگام خود ارضایی دچار عذاب وجدان نگردد؟
به همین خاطر انها در وبلاگها و یا نوشته هاشان توصیه میکنند که در این هنگام کودک را واگذارید تا خود را بشناسد واوراترغیب به انجام صحیح این کارنمایید.که از انجام این کار احساس خوبی داشته باشد وگرنه در ابراز علایق واحساسات وخواستهای جنسی اش دچار مشکل خواهد شد.(1)
انها در واقع نگران خودارضایی اودر اینده یعنی در نوجوانی وجوانی اند.بخاطر همین به مطالب فوق برای خود ارضایی کودک توصیه میکنند که این توصیه خطایی محض می باشد.!
می پرسید چرا ؟
چون روانشناسی اسلامی می گوید ما راحل بهتر داریم:
1-در دوران کودکی هنگامیکه کودک مشغول به این کار است به اوبفهمانید که ما از این کار خیلی خوشمان نمی اید وبهتر است این کار را ترک کند تاکودک نسبت به انجام این کار حساس نشود .
2-ذهن کودک را به مساله وکار دیگری متوجه میکنیم تا بطور غیر مستقیم اورااز خود ارضایی یا ور رفتن بخود دور کنیم.
3-با توجه به اینکه انان(بعض روانشناسان) بیشتر نگران خود ارضایی کودک در اینده یعنی در دوران نوجوانی وجوانی اند. اسلام را حل بهتر را برای مشکلات جوانان در نظر گرفته که بعض از ان راه حل ها عبارتند از:
چون اسلام دین سهل گرفتن است اولا ازدواج رابسیار اسان برای جوانان عرضه کرده وان را از همان اول فعال شدن غریزه جنسی توصیه کرده حال چنانچه اگر جوان با توقعات وگرانی وسایر مشکلات امروزی نمی تواد ازدواج کند؛ ازدواج موقت یکی دیگر از راه حل های اسلام است که متاسفانه در جامعه حتی شیعه ما بسیار مورد بی مهری قرار گرفته (عده ای امر عمر را بر امر رسول(ص) خدا وائمه اطهار(ع)مقدم میدانند).
همچنین میتوان از روشهای چون:
پیشگیری از تحریک شدن وپرهیز از استفاده زیاد مواد غذایی تحریک کننده شهوت وپر کردن وقت خود بااز ورزش و کار و فعالیت در طول روز همچنین استفاده از سرگرمیها یا بازیهای مناسب و وپرهیز از تنهایی وامثال این کارها مانع تمرکز واشتغال جوان یا نوجوانبه خود ارضایی شد واز همه مهمتر ازخدای مهربون وائمه یاری بجویندتا انشاء الله درسایه تقوا بخواست خدای متعال و بدست اقا امام زمان(عج) مشکل ایشان را حل کنند.
از خدا توفیق علم وعمل وهدایت برای تمامی افراد وجوامع را دارم.
1- از بعض وبلاگ های مربوط به اسیب های فردی اجتماعی
بنام خدا
اگه تو حس خوبی از زندگی باشید واوضاع بر وفق مراد باشد عینکتون همه چیز رو قشنگ میبینه .واگه شکست یا سرخوردگی یا عدم موفقیت یا...چیزهای از این قبیل رو چشیده باشید این بار عینکتون معلوم نیست باز هم زندگی رو سبز ببینه!
مطلب مهم نوع نگاه ما به رخدادهای زندگییه چون نگاه ما هستش که به زندگی رنگ شوق یا غم وناامیدی میده رنگ اون رو سیا ه وسفید میکنه واز همه مهمتر پیوند زنگیمون با قدرت برتر یعنی خداست که شکست رو تبدیل به پیروزی وبهروزی میکنه واز غرور وتکبر در هنگام پیروزی مانع میشه تا همیشه زندگیمون سبز خوش رنگ باشه.
زندگی دو روی یک سکه است . سکه ای که نباید ارزان از دستش بدیم.اخه پول تو جیبی تموم عمرمون همین یه سکه است. بیایید بدرستی از این فرصت واین ثروت در دستمون خوب استفاده کنیم.
به این امید اینکه بااین سکه دنیا واخرت خوش رنگی رو بخریم.
سبز رنگ باشید.
بنام خدا
اگه بشه (به امید حق) ما هم امدیم تا باشما سرود بودن وخوب ماندن را بسراییم.
25/2/85